دانلود رمان ستاره دنباله دار از لیانا دیاکو با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
یکی از قلچماقایی که همراه فرانسواست چند دقیقه ای با آیپدش ور میره و بعد صفحه رو جلوی رئیسش میگیره که کاپشن بادی بزرگش باعث شده سرش برای تنش کوچیک به نظر برسه. فرانسوا آیپد رو میگیره و بعد از اینکه نگاه دقیقی بهش میندازه میاد به طرف من و صفحه ای که گزارش انتقال پول داخلش هست رو به من هم نشون میده. شماره ی حساب و مبلغ درسته. با اینحال باز به جرجیو نگاهی میندازم تا تاییدش رو بگیرم. سرش رو از روی آیپد بلند میکنه و میگه: “مبلغ به حسابمون اومده. مشکلی نیست.”
خلاصه رمان ستاره دنباله دار
” دد ؟ ” سر میچرخونم و سوالی نگاهش میکنم. ” چرا به من میگی هویج کوچولو؟ چون موهام نارنجیه؟ ” غرشی میکنم و دندونامو نشونش میدم: ” نه خیر. چون مثل یه هویج خوشمزه و شیرینی. ” میفهمه چه بلایی میخوام سرش بیارم که جیغ بلندی میزنه و پا به فرار میذاره اما پاش به در نرسیده رو هوا بلندش میکنم و میبرمش سمت تخت و بدون توجه به جیغ های بنفشش چند تا گاز درست حسابی به لپ هاش میزنم. بالاخره وقتی کشتی گرفتنمون تموم میشه با اینکه این لقب رو فقط وقتایی که با دخترم تنهام استفاده میکنم باز هم پیشنهاد میدم: ” اگر بخوای دیگه هویج صدات نمیزنم . ”
” وقتی تو بهم میگی هویج ناراحت نمیشم اما اونجور که اون گفت تحقیر آمیز بود. ” “آدم ها به اندازه ی کمبود ها و عقده های درونی خودشون دیگران رو اذیت می کنند. ” دو زانو میشینه روی ملافه های زردش و بالشتش رو بغل میکنه. ” یعنی چی دد؟ ” میخوام بهش توضیح بدم اما مطمئن نیستم انقدر بزرگ شده باشه که بفهمه. از گوشه ی چشم آوا رو میبینم که ربدوشامبر ابریشمی مشکی بلندی به تن داره و با لبخند تو چارچوب در ایستاده. توجهم رو میدم به ارورا و میگم: ” خودت به مرور میفهمی عزیزم. الان باید یه فکری به حال وضعیت تو و ماما بکنیم. ” نگاهش پر از خجالت میشه.
” فکر میکنی ماما منو میبخشه؟ ” با لبخندی شیطنت آمیز نگاهش میکنم و با ابروهام به در اتاقش اشاره میکنم. سر میچرخونه و با دیدن آوا دوباره چشماش پر از اشک میشه. “ماما! ” آوا بدون معطلی میاد جلو، میشینه روی تخت و ارورا رو محکم میکشه تو بغلش. از بین بازوهاش صدای خفه ی ارورا رو میشنوم: ” معذرت میخوام ماما. منو میبخشی ؟ ” آوا اشکش رو پاک میکنه و ارورا رو از خودش فاصله میده. پیشونیش رو طولانی میبوسه و زمزمه میکنه: ” میبخشمت عزیزم. تو همه ی زندگی منی. ” ارورا نفس راحتی میکشه و صادقانه میگه: “توخوشگل ترین مامای دنیایی” آوا دوباره بغلش میکنه.