دانلود رمان شبی در پروجا از سارا انضباطی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
حنا زنی جوان و شکست خورده که سال ها قبل به صورت قاچاقی از کشور دزدیده و فروخته شده و محکومه! اما یک شب وقتی میفهمه قراره بازیچهتر از چیزی که هست بشه تصمیم به فرار میگیره و حین فرار و در عین ناامیدی در دل یکی از شبهای تاریک و زیبای شهر پروجا با سید الیاس طباطبایی روبهرو میشه! مردی از جنس نجابت و مردانگی…مردی که از اون شب به بعد مثل یک معجزه زندگی حنا رو زیر و رو میکنه و به قلب شکستهاش عشق رو یاد میده! این داستان روایتِ عشقیست هیجانانگیز و پرفراز و نشیب… عشقی که در دل تفاوتهای زیاد فرهنگی و عقیدتی رخ خواهد داد .
خلاصه رمان شبی در پروجا
نگاه از سقف گرفتم و به نایلون ها رو باز کردم توی نایلون اول چهار تیشرت با طرح پروانه درونش بود که تنها فرقشون با هم رنگبندیشون بود، رنگ بندی ای که صورتی، بنفش، قرمز و آبی بود. لبخندی کمرنگ به سلیقه اش زدم و در نایلون دوم رو باز کردم. درون اون چهار شلوار ست تیشرت ها قرار داشت به علاوه شلواری مشکی رنگ که به درد بیرون میخورد و جالبیش اینجا بود که سایز همه فری بود و بهم میخورد. این آدم تا حالا نگاه خریداری بهم نکرده بود اما عجیب اینکه تمام لباسها رو اندازهام خریده بود.
کنجکاو نایلون سوم رو باز کردم و چشمهام گرد شد، پنج دست ست لباس که سه تا از اونها هم سایزشون لارج بود و دو تای دیگه ایکس لارج! لب گزیدم و ریزخندیدم انگار که به خاطر ندونستن سایز دو جور خریده بود! با تصور چهره ی جدی و نگاهش که رفته و این لباس هارو خریده ناخواسته و بی حواس بلند خندیدم. در اتاق بی هوا باز شد نگاه متعجب الیاس زوم شد روم خندهام قطع شد و هول نگاهش کردم… نگاهش از چشمهای هول زده ام به نایلون دوخته شد و به آنی قرمز شده به اتاق برگشت.
لب گاز گرفتم تا خنده ام دوباره بلند نشه و با دیدن پدهای بهداشتی درون نایلون چهارم به جنتلمنیش بیش از پیش پی بردم و تا ساعت ها با فکر به صورت قرمز و جنتلمن بازی هاش لبخند زدم. متفکر و مردد رو به داریو پچ زدم: مطمئنی راه دیگه ای نیست؟ آروم سر تکون داد و همونجور خیره به چشمهام ابرو بالا انداخت: مطئنم…نوچ کلافه ای کردم و با حرص غر زدم: اما این راه برای یه زن اصلا امن نیست…