دانلود رمان میراث از نگار رازقندی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دختری داغ دیده از مرگ عشقش با جنینی از وجودیت مردش به سانی که حتی اجازه عزاداری را به او نمی دهند مجبور است سر خم کند در مقابل رسومات خانواده پیرو حرف ریش سفید ایل تبارش به عقد برادر شوهر سرد و خشکی در بیاید که در زندگی از تنها کسی که متنفر است دخترک داستانمان است…
خلاصه رمان میراث
سرم رو بلند کردم و قاشق و چنگال رو میون دست هام گرفتم. قبل از این که شروع کنم، لیوان آب کنار دستم رو سر کشیدم و عرق روی پیشونیم رو با گوشه شالم پاک کردم. صدای آهسته مامان کنار گوشم باعث شد به خودم بیام و قاشقی از برنجم رو ببلعم. –بخور ماهور، رنگ به رخسارت نمونده کم مونده وسط مجلس از حال بری! به فکر خودت نیستی به فکر اون طفل معصوم تو شکمت باش.
چشم روی هم گذاشتم و با درد لقمه بعدی رو فرو بردم که صدای حاجی پر جذبه و خش دار حاجی باعث شد دوباره میل به غذام رو از دست بدم و سرم رو بالا بیارم. – عروس کوچیکه. قطعا که با من بود! شالم رو مرتب کردم و با صدای آرومی از انتهای میز زمزمه کردم: –بله؟ تسبیح مهره درستش رو از دور انگشتانش باز کرد و روی میز گذاشت و به صندلیش تکیه داد و …