خلاصه کتاب:
مهندس فرهاد فخر در آخرین لحظات زندگیِ دایه اش، متوجه ی صحبت هایی میشه که ذهنش رو درگیر می کنه، موضوعی که به گذشته ها بر می گرده. گذشته ای که فرهاد ازش بی خبره و با برملا شدن رازهاش مسیر زندگیش تغییر می کنه. در همین حین با دختر نقاش و دلربایی آشنا میشه که ردپای اون دختر رو می تونه در جای جای روابط خانوادگیش پیدا کنه. دختری که موهای براق و سیاهش دل از کف آقای مهندس می بره…
خلاصه کتاب:
با عجله از پله ها بالا رفت و خودش را به اتاق خواب رساند. همانطور که نفس نفس میزد شالش را از سرش کند و مانتواش را روی تخت انداخت. ناگهان چیزی توجهش را جلب کرد. یک کمربند مردانه مشکی که حلقه شده بود و وسطش یک تکه کاغذ بود. ضربان قلبش شدت گرفت. با ترس به تخت خواب نزدیک شد و کاغذ را برداشت. رویش با خط زیبایی نوشته شده بود: «we need to talk Dela» «لازمه با هم حرف بزنیم دلا»…
خلاصه کتاب:
دلارا دختری است که خانواده خود را سال ها پیش از دست داده است و به تنهایی زندگی می گذراند. روزی آگهی استخدام نیرو برای یک شرکت مهندسی کامپیوتر را در اینستا مشاهده می کند و برای مصاحبه پا به این شرکت می گذارد و با مردی درد کشیده و زخم خورده آشنا می شود،مردی که زندگی دلارا با او گره می خورد و آشنایی که چندان اتفاقی نیست!…
خلاصه کتاب:
درمورده دختری به اسم تارا که تو گذشته خانواده اش رو از دست داده وارد دانشگاه میشه و با استاد جدیدش به اسم آرتان تُرکان آشنا می شود اما نمی داند که زندگیش با یک مهمونی شروع میشود که آرتان تُرکان هم انجاست و مجبور می شود کاری را انجام دهد که تابحال انجام نداده. آن کار چیست که زندگی اش را زیر و رو کرده …؟!
خلاصه کتاب:
این داستانی دربارهی فداکاریه… دربارهی مرگ… عشق… آزادی. این داستانی دربارهی یه حس همیشگیه. هیون آنتونلی و کارماین دمارکو در دو موقعیت کاملا، کاملا متفاوت بزرگ شدهند. هیون، یه بردهی نسل دوم، که توی خونهای وسط صحرا محبوس شده، روزهاش پر از کارهای سخت و بدرفتاریهای وحشتناکه. کارماین، توی یه خانوادهی ثروتمند مافیایی به دنیا اومده، یه زندگی پرمزایا و افراطی داره. حالا، چرخش تقدیر سبب میشه که دنیای این دو نفر با هم تلاقی کنه. که میون تارهایی از دروغ و رازها گرفتار بشن.
خلاصه کتاب:
تفکرات پوسیده و جاهلانه عرصه را بر سادنا تنگ میکند. سادنا دختری زخم خورده از احساسی بیفرجام، سختیهای روزگار را تحمل نمیکند و از خانه و خانواده خود میگریزد. جایی دور از خانواده به آرامشی ساختگی پناه میبرد تا از دست گذشتهاش در امان باشد. این میان سادنا با مردی رو به رو میشود که قرار است همچون نامش پناه باشد. تقابل سادنا با مردی که هر کارش قلب رنجیده سادنا را به لرزه در میآورد. احساسی در حال شکل گیری است شبیه به عطر یاس، عجین شده با تعصب و غیرت، احساسی به نام عشق…
خلاصه کتاب:
داستانی است پر از رازهای پنهان، عشقی ممنوعه و انتقام هایی که از دل تاریکی برخاستهاند. ماجرای داستان حول شخصیت والادگر، مردی مرموز و پیچیده، به نام (مهرسام_آشوری) میچرخد، او که به خاطر گذشتهای تلخ و پر از کینه، به مردی بیرحم و انتقامجو تبدیل شده، در جستجوی عدالت و آرامش برای خانوادهاش است. اما وقتی که عشق در دل تاریکی و انتقام جوانه میزند، همه چیز دگرگون میشود، او ناخواسته به دختر دشمنش (مهشید_افشارنیا) جذب میشود که نه تنها کلید تمام رازهایش را در دست دارد، بلکه راهی به سوی انتقام اوست.
خلاصه کتاب:
هانا نقاشی زبردست است و فرجود ، انسانی با رفتارهایی منحصر به فرد! رمانی از دل مسابقه عصر جدید ! هردو در جست و جوی آینده و پیدا کردن معجزه زندگیشان هستند ! اتفاقی سر راه هم قرار میگیرند و متوجه میشوند تفاوتشان از زمین تا آسمان است… دخترک داستانمان نقاشی زبر دستی است که دل در گروه کشتی گیر با سابقه ای می دهد که در تشک مبارزه علاوه بر پشت حریف قلب دخترک را به صحنه خاک الود تشک می کشد کشتی گیری که مرام و مسلک پهلوانی دارد اما ضربه ای که بر روانش وارد شده اجازه رنگی کردن زندگی را به او نمی دهد حال باید دید دخترک با رنگ های زندگی اش می تواند خاکستری زندگی پهلوانمان را به رنگ های یک رنگین کمان در بیاورد و اورا از دست زنی که مسجل یک شیطان بر روی زمین است نجات دهد.
خلاصه کتاب:
بیگانه ای با من است! به ناگاه دنیای او در فراموشی غرقه شد… مات و مبهوت و سرگردان در بوستون… با لباس هایی خون آلود و جیب هایی پر از اسکناس… و برای «جین ویتاکر» این آغاز راه بود… «نیویورک تایمز»: «جوی فیلدینک» توانایی شگرفی در به تصویر کشیدن زندگی افراد، با شرایط خاص دارد: شرایطی که ممکن است برای هرکسی پیش آید…
خلاصه کتاب:
دلان گرایلی خان زاده ی شریفی که پیش از مراسم عقد، در عکاسی فرمالیته دچار مشکلات عجیبی میشود، دلان که دل در گروی عشق پاشا دارد ناگهان با واقعیتی رو به رو میشود که ناچار است بین جان برادر و عشق را یکی را انتخاب کند و در این میان…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رشت بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.