خلاصه کتاب:
قلبم درد میکرد، من امشب دوبار شکستم… یک بار برای رادین شکستم و یکبار برای آرادم! اما درد خودم رو فراموش کرده بودم، چون آراد مهم ترین شخص زندگیم بود حتی از خودم مهمتر. بغض کردم، آخ که من چقدر احمقم! کاش وقتی که میدونستم یکی دیگه رو دوست دارم هیچوقت به آیهان امید واهی نمیدادم…! بغضم رو پس زدم و با صدایی که به زور به گوش خودم هم میرسید، گفتم: – آیهان ما نمیتونیم ادامه بدیم! یعنی…چطور بگم….ما امتحان کردیم! ولی نشد… نتونستیم!
خلاصه کتاب:
سها دختری که همیشه سرسخت بوده و با مشکلات زندگیش مبارزه کرده تا زندگی بهتری برای خودش و خواهرش بسازه. یک شب شوم سها شاهد اتفاقی میشه که باعث میشه سونوشتش به کلی تغییر پیدا کنه و...
خلاصه کتاب:
پریسا، بسیار اهل مطالعه و خیالبافیست و هیچ تصمیم روشنی برای آینده اش ندارد، در اوقات فراغتش در شرکت برادرش مشغول به کار می شود جهت کمک رسانی، فرهاد یکی از کارمندان شرکت که بسیار دقیق و ماهر هم می باشد، بر حسب اتفاق با پریسا آشنا و به او پیشنهاد ازدواج می دهد، بعد از مدتی عقد به این نتیجه می رسد که نمیتواند با شوهرش زندگی کند و در یک مرکز توانبخشی مشغول به کار می شود که …
خلاصه کتاب:
چهار تا دختر دبیرستانی که رفیقای چندین سال هستن و در یک دبیرستان درس می خونن و هم رشته هستن و بعد از گذشت شیش سال همکلاسی بودن... کلاس هاشون دو به دو عوض میشه و روز بعدش هم راننده سرویس سابقشون و راننده ی جدید یه پسر جوونه که …
خلاصه کتاب:
« دانته» خونآشامی در حال گرسنگی است .چیزی که مشتاق آن هست، خون قرمز انسان است. پس از اسیر شدن به عنوان برده خونی برای یک خونآشام زن، او بالاخره فرار می کند .در نهایت، شامه اش او را به نزدیکترین بانک خون می فرستد، تا گرسنگی اش را برطرف کند. پرستار اورژانس «ارین همیلتون» یک شیفت شب شلوغ دارد… تا اینکه یک غریبه زیبا را در بانک خون بیمارستان پیدا می کند. منطقش به او می گوید، که او را به داخل بیاورد. اما او با احساسات قویتر و ناآشنا تلاش می کند، تا از مردی که به نظر عجیب شیفته عطر او شده است، محافظت کند…
خلاصه کتاب:
در مورد یک دختر ۱۵ ساله به اسم شاناز که اتفاقی غیر ورنا پسر عیاش خان روستاشون می اوفته و با بیرحمی بهش دست درازی می کنه و ولش می کنه و میره بعد از چند وقت که خانواده ورنا متوجه میشن پای ماکان پسر دومشونو وسط می کشن تا شاناز و عقد کنه که...
خلاصه کتاب:
همه چی از اونجایی شروع میشه که ادرین تصمیم به ازدواج با یلدا رو می گیره، یلدایی که هیچ کس اون رو تایید نمی کنه و همه با ازدواج این دو مخالفند. ادرین بخاطر محبوبش قید همه و حتی خانوادش رو هم می زنه اما عاقبت این کار به کجا ختم می شود؟
خلاصه کتاب:
حامی مردی ثروتمند ، خشن ، قلدر و قدرتمندیه که عاشق خواهر ناتنی خودش ،پناه ،میشه و برای اینکه اونو مال خودش بکنه بهش دست درازی میکنه،پناه قصد داره خودشو از حامی دور کنه و همه چیز رو مخفی کنه،اقدام به ترمیم میکنه ولی به طور اتفاقی متوجه ی باردار شدن ناخواسته اش میشه .وحشت زده دست به سقط میزنه که حامی از وجود بچه اش با خبر میشه و …
خلاصه کتاب:
رادمان آریا، مردی مستبد و مرموز است که گذشته مجهو و تلخی را تجربه کرده.. او کارآگاه ویژه دایره جنایی است کسی که فقط پرونده های مهم، سیاسی، امنیتی و محرمانه بهش داده می شود و زندگی دور از چشمی دارد.. از جنس زن بی زار است و سال های طولانی تنها زندگی کرده گذشته اش پر از نقطه های سیاه و زجرآور است.. اما با محول شدن پرونده قتل های زنجیره ای شب های تهران به او، جرقه شروع طوفانی سهمگین در زندگیش می خورد.. پرونده ای خونین و پیچیده که رازهای تاریکی را لا به لای گره های کورش نهان ساخته است.. اتفاقاتی که سرنوشت چندین نفر را بهم پیچ می زند و آغازش به معنای پایان است..
خلاصه کتاب:
عشق بین پریرُخ و سیاوش ! عشق بین رعیت و خانزاده … و اما مهران زخم خورده ای که آتیش کینه ش چهره ی پریرخ رو می سوزونه و شب ازدواجش با سیاوش عروس دیگه ای جای اون می شینه ! پریرخی که شبونه فرار میکنه و دور میشه از سیاوش و عاشقانه هاش و سیاوشی که از بودن پریرخ خبر نداره !
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رشت بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.