خلاصه کتاب:
داستان درمورد دختریه که به تازگی خانواده اش رو از دست داده اما سرنوشت از نوشتن آینده ی این دختر هم صرفه نظر نمیکنه و هویت واقعی اش رو بهش میفهمونه... و اما، یک هویت مرموز... یک زندگی تازه رنگ گرفته و... شاید عشق…
خلاصه کتاب:
صحرا ریاحی دختری ۲۰ساله دانشجوی رشته ی پزشکی ازخانواده ای بسیار متعصب… صحرا برعکس خانواده اش دلش پر از حس زندگیه… خودشو خوشبخت ترین فرد روی زمین میدونه اما واسه کامل شدن خوشبختیش جای یه چیزی رو توی قلبش خالی میدونه.. اونم عشقه! دلش میخواد باعاشق شدن خوشبختیشو کامل کنه.. همیشه و همه جا دنبال شاهزاده سوار براسبش میگرده تااینکه،، یه روز برفی با مهراد مهرآذر آشنا میشه و از اون به بعد سرنوشت صحرا به مهراد گره میخوره… مهرادی که مریضی روانی داره و اتفاق های غیرقابل پیش بینی میفته!!
خلاصه کتاب:
زنی مطلقه که بعد از یک نامزدی کوتاه مدت و نافرجام درگیر روزمرگی های زندگی و مشکلات ناشی از طلاقش می شود، تا اینکه دل در گرو پسری می دهد که عشق را دوباره برای تار و پود زندگی او به ارمغان می آورد…
خلاصه کتاب:
داستان در مورد دختری به اسم آرمینا ست که برای داداش دوقلوش به نام آرمین اتفاقی میوفته و مجبور میشه واسه یه مدت نقش داداش دو قلوش رو بازی کنه و در همین راستا با سه تا پسر به نام های دانیال، ماکان و سپهر توی کانادا هم خونه میشه و...
خلاصه کتاب:
کوروش رادفر، کارخانه دار موفقی که به تازگی با ورشکستگی مواجه شده است، چند روز مانده به عروسی دخترش به طرز فجیعی به قتل می رسد. پس از مرگ او همراز با کمک وکیل پدرش به هر دری برای پیدا کردن قاتل میزند اما پس از حذف وکیل کارخانه، کارش بیش از پیش سخت میشود و…
خلاصه کتاب:
دلان گرایلی خان زاده ی شریفی که پیش از مراسم عقد، در عکاسی فرمالیته دچار مشکلات عجیبی میشود، دلان که دل در گروی عشق پاشا دارد ناگهان با واقعیتی رو به رو میشود که ناچار است بین جان برادر و عشق را یکی را انتخاب کند و در این میان…
خلاصه کتاب:
آوا دختری است که برای ازدواج نکردن با پسر عموی خود با او و خانواده خود لجبازی می کند و وارد یک بازی می شود که سرنوشت او را رقم می زند و او با.... پایان خوش…
خلاصه کتاب:
سامان خوانندهای مغرور و جذاب، برای انتقام از مریمی که عاشقشه، با دوستش ساحل آشنا می شه و یکروز طی جروبحثشون، به اون دست درازی می کنه و…
خلاصه کتاب:
ایلیا احتشام، پسر رئیس یک شرکت مدلینگ می باشد که باعث تصادف یاسمن می شود... تصادف دختری گل فروش و معصوم که دل به بنیامین رازی بسته است... مردی که از بچگی مثل برادر کنارش بوده اما به او علاقه دارد! و ایلیا، مرد زخم خورده ای هست که از بچگی مورد خشم پدرش قرار گرفته و از لحاظ روحی آسیب شدیدی دیده و افراد کمی می توانند با اخلاقش کنار بیایند…
خلاصه کتاب:
سامان پایدار برادر سارا که معرف حضورتون هست آقای جذاب، ورزشکار و به شدت غیرتی! البته گاهی هم بی اعصاب و در زمان خودش مهربون و شوخ که هر بار حضورش شوکی در رمان سد سکوت ایجاد کرد و جذابیتش امیررضا رو مجبور به چنین اعترافی کرد که: “سامان زیادی خوش قیافه و خوش استایل و البته خوش پوش نیست؟ شاید حضور کسی مثل او در زندگی سارا دلیل دیده نشدن من است! ” سامان خان اینجا بیشتر از سکوت کولاک میکنه و کم کم با…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رشت بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.